خلاصه کتاب:
در دل سنتهای ایل، نجلا به نشان یانای درمیآید. اما حادثهای تلخ، او را به عقد دمیر درمیآورد. دمیر که دلبستهی این ازدواج نیست، نجلا را ترک میکند. سالها بعد، پدر دمیر خواهان بازگشت اوست، اما دمیر نقشهای دارد که آیندهی نجلا را تحتتأثیر قرار میدهد.
خلاصه رمان
خلاصه کتاب:
ماهور، با روحیهای شاد و سرزنده، وارد زندگی پسری میشود که سالهاست در تنهایی و بیروحی زندگی میکند. او با مهربانی و نشاطش، تلاش میکند دل آن پسر را به زندگی دوباره پیوند بزند.
خلاصه کتاب:
ماهک زنی بیوه که در زندگی قبلی خود دچار ازار های زیادی از جانب همسرش شده حالا مردی به اسم شاهان با دیدن ماهک در بازار میخواد اون رو به ازدواج موقت در بیاره که متوجه میشه ماهک دختر ساده ای هست و اون رو گول میزنه و ...
خلاصه کتاب:
در مسیر پرپیچوخم زندگی، دختری به گرهای کور رسید. گودالی که در ظاهر آرام بود، اما درونش پر از کشش و تاریکی. شبها را با اندیشههای خاموش میگذراند، بیآنکه بداند سرنوشت در حال بافتن نخهاییست که روزی با هم تلاقی خواهند کرد.
خلاصه کتاب:
باران، بیهشدار و بیاجازه، باز شروع شده بود.
ریزشش، مثل دلتنگی بود. بیصدا، بیاذن، از آسمان خستهی تهران روی شیشههای مهگرفته می نشست و آهسته می چکید.
خیابان خلوت نبود، ولی انگار همهچیز آهستهتر شده بود.
بوق گاهبهگاه یک موتورسوار، بوق ماشین ها ،همه بخشی از همان روز بارانی بودند.
جاوید، پشت فرمان سانتافهی مشکیاش، نزدیک خانهی پریزاد، نشسته بود و روبهرو را تماشا میکرد. از اداره تا کتابخانه و از آنجا تا خانه، پریزاد را تعقیب کرده بود.
نه برای شک، نه از روی عادت کنترلی، فقط، چون از او خوشش آمده بود.
و از او فقط سکوت شنیده بود و این سکوت، بوی فاصله میداد.
قلبش این را نمی خواست.
برای خودش هم عجیب بود ، از روزی که چشمش به پریزاد افتاده بود ، حس میکرد او را می شناسد ، حس میکرد او یه تکه از قلبش بوده است ، که سال ها آن را گم کرده بوده.
"و به راستی حسش درست بود ..."
انگشت شستش روی لبهی گوشی مکث کرده بود.
خلاصه کتاب:
گلبهار خانزاده، زنی که اگر بخواهد، کوه را هم جابهجا میکند، داشت با فرهاد، پسر نماینده شهر، وصلت میکرد. اما خواهرش که دلش برای انقلاب میتپید، با تودهایها رفت و مزارع همسایه را آتش زد. حالا فرخ، پسر خان همسایه، با کینهای به اندازه همان آتش، وارد ماجرا شده!
خلاصه کتاب:
رقصنده ی درد داستان دختری به نام آیه است که مانند هزاران دختر این سرزمین در نوجوانی با یک اتفاق تباه شدن را تجربه کرد و مسکوت ماند.
او ناخواسته وارد بازیای می شود سراسر از دروغ، ورق بر می گردد و حال او زنی است در آستانه ی عاشقی...و آیا مادران این سرزمین به پسران خود آموخته اند زن را دوست بدار همانگونه که هست؟
خلاصه کتاب:
رادان فرمند، مردی خوشسیما و مرموز، پس از سالها دوری به ایران بازمیگردد. در ظاهر، هدفش دیدار دوباره با خانواده است، اما در دلش مأموریتی حساس و سری را پنهان کرده. برای انجام این مأموریت، به کمک هلن نیاز دارد؛ دختری باهوش و دلنشین که ورودش به این ماجرا ممکن است او را در معرض خطر قرار دهد... اما رادان تصمیمش را گرفته.
خلاصه کتاب:
با دیدنش، خاطرهای در ذهنم جان گرفت؛ روزی که با مادر بر سر تصمیمم بارها گفتوگو کرده بودیم. او با دلنگرانی، از اطرافیان میخواست مرا به ماندن ترغیب کنند. و حالا، مثل آن روز، دلم پر از احساس شد.
خلاصه کتاب:
«رسوا» روایت عشقی پرماجرا میان دو برادر دوقلوست. بهین برای انتقام از نامزد سابقش، ساواش، وارد زندگی امیرعلی میشود و او را با ساواش اشتباه میگیرد؛ غافل از اینکه امیرعلی برادر دوقلوی ساواش است و سالهاست از او بیخبر مانده.
خلاصه کتاب:
«نارینه» دختری است میان خانوادهای ناتنی که همیشه احساس غریبه بودن دارد. وقتی خواهرش با فرشید نامزد میشود، پای عموی ثروتمند و مغرور او، آدلان، هم به زندگی نارینه باز میشود. آدلان با سرسختی و کلکلهایش زندگی را برای نارینه دشوار میکند، اما در دل این دشمنی، جرقههای عشقی پنهان شعله میگیرد…
خلاصه کتاب:
آقای درخشان با لحنی شوخ گفت: «اگه اجازه بدین، بذارین این دو جوون یه کم با هم حرف بزنن.» آذین ناخودآگاه لبخند زد، ولی نگاه تند مادرش، فیروزه، باعث شد سریع لبهاشو جمع کنه. توحید هنوز حرفی نزده بود که صدای آیفون بلند شد. با احترام گفت: «اختیار با شماست جناب شهردار، ما تابع تصمیم شما هستیم.»
خلاصه کتاب:
«حافظ» دشمن دیرینهی مهری است؛ کینهای عمیق از گذشته میانشان ریشه دوانده. حالا که دختر سادهدل مهری، نبات، در آستانهی مراسم خواستگاریاش قرار دارد، بهترین فرصت برای انتقام فرا رسیده. حافظ تصمیم میگیرد در برابر همهی فامیل و نامزد نبات، خود را عاشق و شیفتهی او نشان دهد تا زندگی مهری را به آتش بکشد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رز بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.